گرامر need to در انگلیسی

 

Need to یکی از اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی است که برای بیان الزامات و تعهدات به کار می‌رود. در این درس به بررسی کاربردها و ظرافت‌های معنایی این اصطلاح می‌پردازیم.

کاربرد Need to:

• بیان الزامات:

از need to برای بیان کارهایی استفاده می‌شود که باید برای رسیدن به هدف یا انجام وظیفه‌ای دیگر انجام شوند.

• مثال:

  • I need to finish this report before the deadline. (من باید قبل از موعد مقرر این گزارش را تمام کنم.)
  • She needs to study hard to get into a good university. (او باید سخت درس بخواند تا وارد دانشگاه خوبی شود.)

• بیان تعهدات:

گاهی اوقات از need to برای بیان تعهداتی که به شخص دیگری یا به خودمان داده‌ایم استفاده می‌شود. در این موارد، تفاوت ظریفی با have to وجود دارد که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد.

• مثال:
  • I need to call my mom today. (من باید امروز به مادرم زنگ بزنم.)
  • We need to be there by 5 o'clock. (ما باید تا ساعت 5 آنجا باشیم.)

تفاوت Need to و Have to:

• Need to: بیشتر برای بیان الزامات درونی و اختیاری به کار می‌رود. یعنی انجام کار ضرورت دارد، اما الزاماً توسط شخص دیگری تحمیل نمی‌شود.

• مثال:

  • I need to exercise more. (من باید بیشتر ورزش کنم.) (این یک الزام شخصی برای سلامتی است.)
  • She needs to be happy. (او باید شاد باشد.) (این یک تمایل شخصی است.)

• Have to: بیشتر برای بیان الزامات خارجی و غیر اختیاری به کار می‌رود. یعنی انجام کار توسط شخص دیگری یا شرایطی خاص تحمیل می‌شود.

• مثال:

  • I have to go to work today. (من باید امروز به سر کار بروم.) (این یک تعهد شغلی است.)
  • She has to take the medicine. (او باید دارو را مصرف کند.) (این یک دستور پزشک است.)

نکات گرامری:

• Need to به دنبال فاعل و قبل از مصدر (to + فعل) می‌آید.

• مثال:

  • I need to study. (من باید درس بخوانم.)
  • She needs to go to the store. (او باید به فروشگاه برود.)

• Have to نیز مانند need to به دنبال فاعل و قبل از مصدر می‌آید.

• مثال:

  • I have to finish this project. (من باید این پروژه را تمام کنم.)
  • They have to wait for the bus. (آنها باید منتظر اتوبوس بمانند.)

فرم منفی:

• برای منفی کردن جملاتی که از need to یا have to استفاده می‌کنند، از الگوی زیر استفاده می‌کنیم:

do/did/does + not + have/need to

• مثال:
  • I don’t need to go to the meeting. (من نیازی به رفتن به جلسه ندارم.)
  • She doesn’t have to cook dinner. (او مجبور نیست شام بپزد.)

Have to می‌تواند به عنوان فعل کمکی نیز استفاده شود که در این درس به آن نمی‌پردازیم.

Need to در زمان‌های مختلف صرف می‌شود، در حالی که have to از نظر صرفی غیرقابل تغییر است.

Need to با برخی از قیدها مانند really, urgently, desperately به کار می‌رود تا بر ضرورت انجام کار تأکید کند.

• مثال:
  • I really need to talk to you. (من واقعاً باید با تو صحبت کنم.)
  • She urgently needs to see a doctor. (او به طور فوری باید به دکتر مراجعه کند.)

Have to نیز با قیدهایی مانند simply, unfortunately به کار می‌رود.

• مثال:
  • I simply have to disagree with you. (من به سادگی باید با شما مخالف باشم.)
  • Unfortunately, she has to cancel her trip. (متأسفانه، او مجبور است سفرش را لغو کند.)

در درس گرامر need to در انگلیسی به بررسی کاربردهای need to در انگلیسی میپردازیم.